ای جان جهان ، جهانِ جان ادرکنی
قیوم زمین و آسمان ادرکنی

ای زنده کننده ی مسیحا الغوث
یا مهدی صاحب الزمان ادرکنی

تا بیفتاد به دامت دل چون بسمل من
نگرانم همه شب تا چه کنی با دل من

به روی دست گرفتم دل بشکسته ی خویش
گر قبولت فتد این هدیه ی ناقابل من ...

بشکن انقدر دلم را که به کس رو نکنم
چه بخواهی چه نخواهی زتو باشد دل من

بند بندم زنوای تو بُود پُر مهدی
خالی از یاد تو یک دم نبُود محفل من

یا که خوبم کن و یا با بدی من تو بساز
که به هر گونه بُود خیر بُود حاصل من

یا صاحب الزمان ...  یا صاحب الزمان  ...

یا که خوبم کن و یا با بدی من تو بساز
که به هر گونه بُود خیر بُود حاصل من